شیزکت

ادبیات فیلم و آهنگ

شیزکت

ادبیات فیلم و آهنگ

فصل پنج بهشت گمشده/از دست رفته میلتون

John milton 

آدم به راحتی از خاب بیدار می شه ولی حوا یا ایو استرس داره و خاب بد می دیده. چون خب از فصل قبل شیطان رفته بود دم در گوشش به زمزمه های شیطانی.

ایو می گه خاب می دیده یک صدایی کشوندتش به درخت معرفت یا درخت دانش و وقتی رسیده به درخت. یک فرشته از میوه ی درخت چیده و خورده و گفته اگر حوا هم از میوه بخوره شبیه خدایان خواهد شد. اینجا حوا خوابش قطع می شه و وارد خوابی بی رویا می شه. آدم از شنیدن این خواب می ترسه. 

در بهشت خدا به رافائل ماموریت می ده بره سراغ آدم تا بهش از خطری که در انتظارشه اطلاع بده. تا بعدن نگه از سر بیخبری غافلگیر شده. رافائل می ره سراغ آدم و حوا و آدم و حوا هم ازش پذیرایی می کنن با میوه ها ولی رافائل می گه نیازی به خوردن نداره و در مورد خطری که در انتظار انسان هست بهشون هشدار می ده. در مورد روح و اینکه انسان روح داره و از بقیه حیوانات بالاتره حرف می زنه و اختیار انسان برای اطلاعت از خدا و اینکه حیوانات روح ندارن و بعد گیاهان و آفریده های خدا صحبت می کنه و آدم تعجب می کنه چقدر از اطاعت می گه و می گه مگه می شه اطاعت هم نکرد و رافائل در مورد شیطان بهش توضیح می ده که از اطاعت سر باز زد و حدود یک سوم فرشته های آسمانی را از راه به در کرد و به دوزخ کشوند. و تنها یک فرشته به اسم ابدیل حاضر نشد توی لشگر شیطان بمونه از اون یک سوم و برگشت سمت خدا.

حالا دلیلش هم غرور شیطان و اینکه خودش را همپایه خدا می دید گفته می شه. انگار از قدرت خدا اطلاع نداشته و چون بالاترین و والاترین فرشته مقرب بوده دچار غرور می شه. حالا اگه یادتون باشه از این غرور و سرکشی همون گناه زاده شد. که به شکل یک دیو زن در دوزخ نگهبانی می داد .

حالا نقاشی های بهشت گمشده/از دست رفته  

نقاشی ها از انون و دوره و ویلیام بلیک







نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد