شیزکت

ادبیات فیلم و آهنگ

شیزکت

ادبیات فیلم و آهنگ

شکستن امواج فون تریه

توضیح فیلم شکستن امواج

Breaking the waves

در هفت قسمت فیلم ساخته شده که  هفت عدد مقدس هست، فیلم پر از نمادهای این مدلی هست.
خب بریم سراغ داستان، بث با مردی جوان آشنا شده و قصد ازدواج با او را دارد، بهترین چیزی که این افراد به آن شهر کوچک آوردن چیه؟کشیش از بث میپرسه،بث جواب میده موسیقیشون،
آخر رضایت کشیش ها رو جلب میکنه و مراسم ازدواج برگزار میشه، در روستا یا شهر کوچکشون کلیسا ناقوس نداره،کشیش میگه نیازی به ناقوس ندارن،
بث نمونه موازی مسیح به شکل زن هست در این داستان، چطور؟ اونجاها که بث دعا میکنه، صدایی خشن و دورگه جوابش رو میده که با لخن حرف زدن بث فرق داره و انگار صدای وحی خداست،
دوم :رنج هایی که بث میکشه
بث با عشق امتحان میشه،برای اولین بار در عمرش س ک س داره با شوهرش و شوهرش تعجب میکنه چطور این همه سال پاک مونده؟ و بث میگه به خاطر تو
اینجا کمی بیشتر با شخصیت بث آشنا میشیم، به شدت ساده،مهربان، و کمی خل،
سادگی و مهربانیش هم آدم رو به یاد مسیح میندازه،
موقع جداییشون وقتی جان باید بره توی دریا دنبال نفت، بث خیلی اذیت میشه، تقویم رو برمیداره و روزشماری میکنه که جان کی برمیگرده؟ زن برادرش هم کنارشه،
بث دوباره با خدا حرف میزنه و میگه ناراحته از رفتن جان، صدا بهش میگه با عشق و دوری داره امتحان میشه، ولی بث اصرار داره جان برگرده پیشش، صدا میگه مطمئنی ؟ و بث مطمئنه،
در دریا بعد این دعا سانحه ای پیش میاد و جان زخمی میشه و برش میگردونن به ساحل، حالا میشه اسمش رو تصادف گذاشت یا نه؟
وقتی برمیگرده حالش مدام بدتر میشه، بث مرتب دعا میکنه ولی بهش میگن خودت خاستی که برگرده خونه
شوهرش فلج شده
جان که میبینه در شهر کوچکی مثل اونجا هرگز اجازه نمیدن که بث طلاق بگیره، از بث میخاد برای خودش معشوقه ای پیدا کنه، چراکه وقتی رابطه جن سی داشتن،بث خیلی خوشحال و شکوفا بوده،
اما بث عصبانی میشه،سرش داد میزنه بهش میگه چلاق و میره
حالا، حال جان بد میشه، قبلش به بث گفته وقتی عشق بازی میکردن، حال اونم خوب بوده و اگه اون این کارو بکنه مثل اینه که دارن باهم انجامش میدن و نبود عشق میکشتش
میخاسته بث بیچاره با کسی باشه تا اگه خودش هم مرد، تنها نباشه،اما بث ساده است،بث میخاد با دکتر شوهرش باشه که دکتر قبول نمیکنه،
بث وقتی حال جان بدمیشه،میاد بیمارستان و جان در هذیان میگه ته اتوبوس منتظرشه

بث میره تو اتوبوس و پیرمردی رو میبینه که اونجاست و داره بهش علامت میده،با اینکه بدش میاد میره و خودتون احتمالن دیدین چی شده

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد